آرمینا نفس مامان و بابا

سلااااااااااام سلااااااااام

وای که چقدر دلم تنگ شده بود واسه همه دوستای عزیزم

قبل از هر حرف و توضیحی بابت این غیبت طولانی با تاخیر میگم سال نوی همه دوستای عزیزم مبارک باشه ، امیدوارم سال خوب و پر از خیر وبرکت و شادی واستون باشه دوستون دارم یه دنیـــــــــــاااااااا

اما یه توضیح کوتاه میدم و زیاد ناراحتتون نمیکنم که چرا مامان آرمینا چند ماه غیبت داشت،دلیلش چیزی جز بیماری ارمینا خانوم نبود و اینکه همچنان ادامه داره، سرفه های شدید خانم کوچولو باعث شد چند روزی هم بیمارستان بستری باشه اما الان یه کوچولو بهتره خدارو شکر.

حالا نمیدونم چطور باید این مدت رو جبران کنم  و از کجا بگمممممم ... عروسک من خانوم شده خودتون ببینید

دست میزنه ، بای بای میکنه، یه کوچولو نی نای نای میکنه .... ب ب میگه د د میگه  .... قربونش برم که همه چیز منه

ای وای حالا هم که میخوام چندتا عکس دیگه بزارم نمیشه عکسها باز نمیشه ....

قسمت نیست ....

بزودی به دیدن همه دوستای گلم میام بووووووووووووووووووووووووس

سلام به همه دوستای گلم

شش ماه از بهترین لحظات عمر من در کنار دختر عزیزم میگذره ،روزهایی که دیگه برنمیکرده اما مطمئنم روزهای زیبای دیگه ای هم خواهیم داشت،با وجود فرشته کوچولو تو زندگی من و بابایی دیگه چیزی از خدا نمیخوام جز سلامتی و خوشبختی دخترم.

عزیز جونم آرمینا خانمی مامان خیلی دوست دارم ،تو واسه من و بابا بهترینی ، خدارو روزی هزار بار شکر میکنم که بعد از تمام خستگی های روزانه با دیدن روی ماه تو جون تازه میگیرم.

گل دخترم این روزا خیلی شیطون بلا شدی،با دیدن خودت تو آینه کلی ذوق زده میشی.یه کار دیگه اینکه وقتی زندایی بهت میگه آرمینا بیا تو بغلم دستات رو باز میکنی و خودت رو به سمتش میکشی فدات شم این کارت رو خیی دوست دارم،البته چون زندایی زهرا هم خیلی دوست داره تو واسش این کارو میکنی.قربونت برم کل خونه رو چرخ میزنی و قل میخوری و گاهی سرت به زمین میخوره و گریه ات درمیاد،خیلی مواظبت میخوای،خدا نگهدارت باشه عزیزم.فردا باید واکسن شش ماهگیت رو بزنیم،امیدوارم زیاد اذیت نشی مامانی.

خب حالا چند تا عکس که تازه گرفتم ازت .... خیلی دوست دارم،عاشقتـــــــــــــــــــم

سلاااااااااام به همه دوستای عزیز من و آرمینا که دلمون واسشون یه ذره شده.

این روزا که من حسابی سرم شلوغه و درگیر کار هستم متاسفانه وقت کمتری واسه نازگلم دارم و نمیتونم اون طور که دوست دارم به وبلاگ سر بزنم و از دوستای خوبم خبردار بشم،امیدوارم حال همگی خوب خوب باشه.

خب زود میرم سر اصل مطلب و از شیطنت های خانم کوچولو میگم....تو این ماه کارهای زیادی یاد گرفتی و انجام دادی...صداهای گاگه و اگاه و کخخخخ که از خوشحالی میگی،نشستنی که حسابی عقب و جلو میکنی و اگر جلوت رو نگیریم معلوم نیست به کجا میرسی و حرکت میکنی،با کمک میتونی بشینی دختر عزیزم.وقتی روی پاهام میشونمت بلند میشی و میشینی قربونت برم.

وقتی از سرکار برمیگردم فقط خنده های شیرین توئه که میتونه خستگی رو از یادم ببره.تاب بازی رو خیلی دوست داری و با ذوق عقب و جلو میری و بپر بپر میکنی.شبها که میخوابی معلوم نیست وقتی بیدار بشم به کجا رسیده باشی.و منم دور وبرت رو باید با پتو پر کنم.

یه کار دیگه اینکه پاهات رو بالا میبری و با دستات میگیری و به سمت دهنت میبری و کلا هر چیزی رو میخوای با دهنت حس کنی و من خیلی باید مواظب تو باشم و کار من هر روز سخت تر میشه و تو هر روز شیرین تر میشی.

توپ بازی هم خیلی دوست داری ، بعضی شبها کلی باهم بازی میکنیم تا تو خسته بشی و راحت تر بخوابی.

قربون خنده هات و همه کارهای شیرینت برم،تو شدی دنیای من،

همه وجودم دوستت دارم یه دنیـــــــــــــاااااااااااااااااااااااااااا

حالا آرمینا با 5 حرکت توپ رو بالا میبره، البته این عکسا رو دقیقا یک ماه پیش گرفتم ....

دیدی تونستم ....

و حالا چندتا عکس جدیــــــــــد که با شیطنت های آرمینا کمی تار شد

این عکس رو امروز بعد از حمام از آرمینا جونم گرفتم

و اما چند تا عکس از شیطونیهای خانم کوچولو

سلااااااااااااااام به همه دوستای نی نی پیجی،دلم واسه همتون تنگ شده بود ، و سلام به روی ماه دخترم

خوبی نفس مامان،عزیز دلم پنج ماهگیت مبارک مامان البته با تاخیر،شرمنده این روزا که من میرم سرکار دیگه حسابی سرم شلوغ شده متاسفانه وقت آزاد کمتری دارم

قربونت برم که پنج ماهه زندگی مارو زیر و رو کردی عزیزم،خودتو حسسسسسسابی تو دل ما جا کردی،وقتی سر کار هستم همش به عکست نگاه میکنم تا انرژی بگیرم و بتونم دوریت رو تحمل کنم،هر روز صبح که تو رو میبرم پیش مامان جون کلی ناراحت میشم که مجبورم از خواب ناز بیدارت کنم،فدات شم من رو ببخش تمام این کارها بخاطر رفاه توئه.

عزیزم بشی که انقدر شیرینی عروسکم،صبح که میخوام برم با لبخندت من و بدرقه میکنی و ظهر هم با لبخند ازم استقبال میکنی و خستگی رو از تنم دور میکنی،قربون خنده هات برم،الهی که همیشه سالم باشی من دیگه مریضیت رو نبینم چون خیلی بهم سخت گذشت و تازه داری خوب میشی

حالا میخوام چندتا از عکسای شب یلدا که خونه مامان جون سارا با پسر عمه هات گرفتی بزارم ،هرچند عکس گرفتن از شما سه تا بخصوص آریان واقعا کار سختی بود،بین ده تا تونستم یکی انتخاب کنم

قربونتون برم انشالله همیشه سالم باشید و باهم خوب و خوش باشید

                                                    (آریان،شایان،آرمینا)

این عکس آریان رو واقعا بسختی گرفتم .... عزیزم بشید خیلی دوستون دارم

بووووووووووووووووس واسه هرسه تاییتون

سلام به همه دوستای عزیزم

و سلام به خانم کوچولوی خودم،فدات بشه مامان خوبی عزیز دلم،بهتر شدی دخترم.خدا میدونه که من تو این روزا چی کشیدم،این اولین باری بود که مریض میشدی و من حسابی اذیت شدم ، وقتی حال و روزت رو میدیدم دلم میخواست من بجای تو بودم،انقدر سرماخوردگی بدجوری بود که بعد از یک هفته هنوز هم خوبه خوب نشدی،چندبار ازشدت سرفه رنگت کبود میشد و من گریه ام میگرفت،شکر خدا که حالت بهتر شد،فدات شم دیگه خیلی مواظبت هستم و تا جایی که ممکنه نمیزارم مریض بشی.قربونت برم که تو این مریضی هم اخلاقت خوب بود و با وجود سرماخوردگی اذیتم نکردی هیچی بازیت هم گل کرده بود و ورجه ورجه میکردی .اما یه کوچولو بخاطر داروها لاغر شدی.نفسم به تو بسته عزیزم

حالا بریم سراغ شیطنت های خانم کوچولوی مامان....

عزیزم بشی که روز به روز داری پیشرفت میکنی.این روزا کاملا برای صدا میچرخی،یا اگر شایان(پسر عمه شبنم) از بالای سرت رد بشه کاملا واسش برمیگردی چون خیلی دوسش داری اونم همش بهت میگه من داداشتم و چون خواهر نداره تورو خیلی دوست داره.تو کریر که دیگه قابل اعتماد نیستی چون برمیگردی یا پایین میای و خطرناک شده ،روی تخت که هیچی انقدر میچرخی تا به لبه میرسی،صداهای جدید هم که درمیاری ماشاله خونه رو میزاری رو سرت ،صدات به طبقه پایین هم میرسه،مامان جون میگه صداش میاد،این روزا که گلوهات اذیت بود از بس جیغ و داد میکردی و صدا در میاوردی همش به سرفه میفتادی.

آهان یه چیز دیگه ،وقتی رو پاهام میشونمت تند تند عقب و جلو میری و پاهات رو به زمین میزنی و میخوای بلند بشی ، این کارت رو خیلی دوست دارم.

اماااا منم کم کم داره حسودیم میشه مثل همه مامانای دختر دار،میدونی چرا؟؟؟چون تو اوج گریه هات تو بغل بابا آروم میشی و گریه ات تبدیل به لبخند میشه،خنده هایی که مخصوص باباست.اون هم که با دلبری های تو دست کمی از تو نداره،خدا به داد من برسه تازه اولشـــــــــــــــه،قربونت برم تو بخند مامان تو شاد باش من دیگه هیچی نمیخوام.

و کالسکه سواری که خیــــــــــلی دوست داری،با وجود اینکه خیلی زوده اما با کمک یه کوچولو میزارم بشینی و دیروز پاهات رو کاملا به زمین زدی،قربونت بره مامان انشاله راه رفتنت خانم گلم

عاشقتم عروسکم

سلام خانوم خانوما...خوبی مامان؟سفر خوش گذشت؟

بمیرم الهی تو خیلی اذیت شدی اما صبوری کردی،قبل از رفتن خیلی نگران و دو دل بودم با اون وضع تو برم یا نه،اما توکل بر خدا کردم و راهی سفر شدیم.اونجا شما خیلی خانم و خوش اخلاق بودی و مامان رو اصلا اذیت نکردی،فدات بشم که انقدر تحمل کردی و هیچی نگفتی.

اونجا ما بیشتر تو بازار چرخ زدیم چون ما خانما عاشق خریدیم و بهترین تفریح ما همینه،تو هم غرق تماشا بودی و خدارو شکر با کالسکه راحت بودی.اونجا همه عاشق تو می شدن اما چون مو نداری همه میپرسیدن دختری یا پسر هرچند که لباست گل گلیه،هر کس هم باهات حرف میزد تو کلی واسش میخندیدی ...

اونجا نشد که عکسای خوبی از تو بگیرم اما بعنوان یادگاری چندتایی رو تو وب میزارم

قربونت برم که انقدر تو مسافرت اخلاقت خوبه یه دنیا دوست دارررررررممممممممممم

این عکس تو و بابایی کنار ساحل مرجان

اینم عکس خودته با کالسکه همون جا،داری به کجا نگاه میکنی فدات شم؟؟؟؟؟

این جا هم رفته بودیم پارک دلفینا ،باغ پرندگان که البته شما بین اون همه سرو صدا خوابیده بودی

اینم برکه فلامینگو ...

و چندتا پرنده خیلی خوشکل که اسماشون یادم نیست ...

اونجا به ما خیلی خوش گذشت،امیدوارم دختر کوچولوی من زیاد اذیت نشده باشه،توصیه میکنم اگر به کیش سفری داشتید پارک دلفین ها رو از دست ندید

در آخر هم از همه مامان هایی که پیگیر حال آرمینا بودن ممنونم،آرمینا کمی بهتر شده نمیدونم اون روزا چرا این طور شده بود و انقدر بیقراری میکرد.من و دخترم خوشحالیم که دوستای خوبی مثل شما داریم.

سلام خانم کوچولوی من

چهارماهگیت مبارک عزیز دلم،چهار ماه درکنار تو چقــــــــدر زود گذشت،مثل یک چشم بهم زدن بود.

خانم گلم تو شدی نفس مامان و بابا ،همه هستی ما.چقدر خوبه که تو هستی،چقدر خوبه که به زندگی ما شور ونشاط دادی،باید بگم که مامان جون و باباجون هم عاشق تو هستن و به دیدن تو حسابی عادت کردن.باباجونی به تو میگه روحیه ی من هستی،میدونی چرا؟؟؟؟ چون وقتی خسته اس،وقتی خدایی نکرده از چیزی ناراحته یاکمرش درد میکنه با دیدن تو همه چیز رو فراموش میکنه.امیدوارم توهم دختر خوب و مهربون من باشی و قدر اون ها رو بدونی.

اماااااااااااااااااااا ....

آرمینا خانومم،مامانی نمیدونم چرا یک هفته ای میشه که خیلی گریه میکنی،یعنی وقتی بیداری دائما گریه میکنی یا بی حوصه ای و نق میزنی،خیلی ناراحت میشم گاهی پیش میاد یک ساعت گریه میکنی،این شبها دوباره بدخواب شدی،نمیفهمم چرا،کاش میتونستی به من بگی عزیزم،وقتی میبینم انقدر بیقراری میکنی واقعا غصه میخورم.آخه دیگه شکمت هم درد نمیکنه....کاش زودتر خوب بشی چون من مجبورم آخر ماه برم سرکار،چطور میتونم با این وضعیت تورو تنها بزارم؟؟؟؟؟

خدا کمک کنه

سلام عزیز مامان ، خوبی خانم گل؟

قربونت برم که همه چیز مامان شدی . همیشه به مامان جون میگفتم چرا با هر دلیلی گریه میکنی برای ما،یه کوچولو مریض بشیم،یا تو درس و زندگی موفق بشیم،یا هر بهونه ای که به ما بچه ها مربوط بشه،اصلا درکش نمیکردم،اماااااااا الااااااان ..... تو میخندی و گریه میکنی تمام وجود من سرشار از احساس میشه،با هر حرکت و پیشرفتت لذت دنیا رو نصیبم میکنی ، احساس من رو فقط یک مادر میفهمه،طاقت یک لحظه دوری از تو رو ندارم

حس خوبیه مادر شدن با وجود تمام سختیها و مسئولیتههایی که این نقش بدنبال داره.

و اما خانم کوچولوی من دمر میـشـــــــــــــــــــــه،قربونت برم که چند روزیه تند تند دمر میشی و من همش باید بشینم پیشت تا صورتت به زمین نخوره و گریه ات در نیاد.مامانی نمیدونی چقدر لذت میبرم از تمام لحظات بزرگ شدنت،دلم واسه این روزا تنگ میشه ،چقدر داره زود میگذره،چشم روهم بزارم تو واسه خودت بزرگ و خانم شدی و من پیر شدم.میخوام تمام این روزاها رو واست ذخیره کنم تا خودت هم ببینی و لذت ببری.

آرمینا جونم بدون که عاشقانه دوست دارم خوشبختی تو آرزوی همیشگی منه میبوسمت

اینم چندتا عکس از تلاش بی وقفه آرمینا خانـــــــــــــم ...

بالاخره موفق شدی نفس و اما از نمای جلو .....

سلام دختر مامانی خوبی نفس؟

این روزا همش میخوام بیام وب واست بنویسم که چه کارایی میکنی اما فرصت نمیشه.قربونت برم که امسال اولین محرمی هست که تو در کنارمی.یادم میاد که سال پیش تو همین روزا از خدا فرزندی صالح و سالم خواستم و خدای مهربون دعای من رو استجابت کرد و تو فرشته کوچولو رو به من بخشید،فدات بشم که نبض زندگی من تو هستی . امام حسین نگهدارت باشه عزیزتر از جونم